معنی امکانات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
امکانات. [اِ] (ع اِ) ج ِ امکان: با جمیع امکانات. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به امکان شود.
فرهنگ واژههای فارسی سره
توانای یها، توانایی ها، داشته ها، دستمایه، ابزارها، آساینده ها
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع امکان: با جمیع امکانات.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.