امّ القری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ام القری. [اُم ْ مُل ْ ق ِ را] (ع اِ مرکب) آشی است. (منتهی الارب). نوعی آش. (ناظم الاطباء).
ام القری. [اُم ْ مُل ْ ق ُ را] (اِخ) مکه. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). مکه را ام القری خوانند زیرا گوینداصل زمین آنجاست. بقیه ٔ زمین را حق تعالی از او بیرون کشید. (از نفایس الفنون قسم اول، ص 100). مکه را گویند زیرا که در وسط زمین است یا برای آنکه قبله ٔ مردمان است یا برای آن که شأن آن نسبت بقرای دیگر بلندتر است. (از منتهی الارب) (از آنندراج):
مرا سجده گه بیت بنت العنب بس
که از بیت ام القری میگریزم.
خاقانی.
مهم ترین و ارزش مندترین سرزمین، مجازاً مکه. [خوانش: (~. قُ را) [ع.] (اِ.)]
مکۀ معظمه،
گواژه (کنایه) از خدایخانه: مکه
اُمّ الْقُری، لقب شهر مکّه است،