معنی امنا ء در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ در منی فرود آمدن جایی در راه هنج، خون ریختن، آب دادن (شوس منی) (تک: امین) زنهار داران از امندان پاسندگان بابکان جمع امین. زنهار دادن امینان امانت داران، معتمدان استواران کسانی که بر آنان اعتماد کنند، یا امنا ء تذکره. جمع امین تذکره

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر