معنی امتعه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

امتعه. [اَ ت ِ ع َ] (ع اِ) ج ِ متاع.کالاها و متاعها. (ناظم الاطباء): یاقوت و مرجان و جامه و همه عروض از اقمشه و امتعه نیست الا زکوه تجارت. (تاریخ قم). || سودها. (از منتهی الارب). || چیزهایی که نیازمندیها را سودمند باشد. (از منتهی الارب). و رجوع به متاع شود.

فرهنگ معین

(اَ تَ عَ) [ع. امتعه] (اِ.) جِ متاع، کالاها.

فرهنگ عمید

متاع

فرهنگ فارسی هوشیار

کالاها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر