معنی الهی گیلانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
الهی گیلانی. [اِ لا ی ِ گی] (اِخ) خلیفه سدیدالدین محمد. شاعر قرن یازدهم هجری.در بعض اشعار سدید تخلص می آورد. این بیت از اوست:
آن سایه نباشد که بپای تو فتاده
سرویست سر خویش بپای تو نهاده.
(از تذکره ٔ روز روشن ص 66).
و رجوع به الذریعه ذیل دیوان الهی گیلانی و فرهنگ سخنوران شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.