معنی المپیک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

المپیک. [اُ ل َ] (فرانسوی، ص) منسوب به المپ. رجوع به المپ شود.
- بازیهای المپیک، رجوع به ماده ٔ بازی (ذیل بازیهای تاریخی) و نیز ماده ٔ المپی و المپیاد شود. از سال 1896 م. مسابقات المپیک مجدداً معمول گردیدو اکنون این مسابقات هر چهار سال یک بار در پایتخت یکی از کشورهای جهان در رشته های مختلف انجام میشود.

فرهنگ معین

(اُ لَ) [فر.] (اِ.) مسابقات و ورزش ها و بازی هایی که هر چهار سال یک بار با تشریفات خاصی در یونان قدیم انجام می شد. از سال 1896 م. این مسابقات مجدداً معمول گردید و جنبه بین المللی یافت. [خوانش: (اُ لَ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

مسابقه‌های جهانی ورزشی که هر چهارسال یک‌بار در یکی از کشورها برگزار می‌شود. δ آغاز این مسابقه‌ها تقریباً از هشتصد سال قبل از میلاد و ابتدا منحصر به مسابقه‌های دو بوده بعدها مسابقه‌های مشت‌زنی و ارابه‌رانی و بعضی ورزش‌های دیگر نیز متداول گردید. δ پنج حلقۀ علامت المپیک نشانه و سَمبل به‌هم‌بستگی ملت‌های پنج قارۀ دنیا است،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت اسم) مسابقات و ورزشها و بازیهایی که هر چهار سال یک بار با تشریفات خاص در یونان قدیم انجام میشد، از سال 1896 این مسابقات مجددا معمول گردید و جنبه بین المللی یافت. اکنون مسابقات المپیک هر چهر سال یک بار در پایتخت یکی از کشورهای جهان در رشته های: کشتی بکس وزنه برداری شنا دو و میدانی تیر اندازی دو چرخه سواری سوار کاری اسکی پاتیناژ فوتبال بسکتبال و قایقرانی انجام می شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر