معنی الف استوا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

الف استوا. [اَ ل ِ ف ِ اِ ت ِ] (ترکیب اضافی) یعنی خط استوا، و آن نزد حکماء رصد خطی است موهوم در وسط السماء که یک سر او به قطب شمالی و سردوم به قطب جنوبی پیوسته، و در هر اقلیمی خط استواءدیگر است و ارتفاع آفتاب و استواء روز آن کشور تا آن خط استواست، چون آفتاب بر آن خط رسد روز برابر گردد، و از پس آن سیر آفتاب را ارتفاع نگویند، بلکه زوال خوانند، اگرچه حرارت آفتاب و روشنی آن زمان زیادت گردد، و قوای بشری نیز بتدریج در مکاسب دنیاوی نقصان پذیرد. کذا فی المؤید. (شرفنامه ٔ منیری) (از مؤید الفضلاء). کنایه از خط استوا است و آن خطی باشد از منطقه ٔ معدل النهار که بر سطح کره ٔ زمین دائره ٔ عظیمه احداث کند. (هفت قلزم) (از آنندراج) (از برهان قاطع).محور دایره ٔ نصف النهار را گویند. از التفهیم بیرونی (ص 65) چنین برمی آید که الف استواء همان خط نیم روزان (نصف النهار) است و آنرا خط زوال نیز مینامند و آن خطی است که از وسط خط اعتدال (یا خط مشرق و مغرب) بگذرد و یک سر آن در جنوب و سر دیگر آن در شمال باشد. || هرچیز راست مانند قامت. (انجمن آرا).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر