معنی الحی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
الحی. [اَ حا] (ع ص) بزرگ ریش. (مهذب الاسماء). مرد درازریش یا بزرگ ریش. (از اقرب الموارد).
الحی. [اَ] (ع اِ) اَلح. ج ِ لَحْی. (از اقرب الموارد). رجوع به لحی شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.