جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی اقبح در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اقبح. [اَ ب َ] (ع ن تف) قبیح تر. زشت تر. (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).

فرهنگ معین

(اَ بَ) [ع.] (ص تف.) قبیح تر، زشت تر، نازیباتر.

فرهنگ عمید

قبیح‌تر، زشت‌تر،

فرهنگ فارسی هوشیار

زشت تر، قبیح تر

فرهنگ فارسی آزاد

اَقْبَح، زشت تر (ین)، قَبیح تر (ین)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
اقبح: اقبح. [اَ ب َ] (ع ن تف) قبیح تر. زشت تر. (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). اقبح: (اَ بَ) [ع.] (ص تف.) قبیح تر، زشت تر، نازیباتر. اقبح: قبیح‌تر، زشت‌تر، اقبح: زشت تر، قبیح تر اقبح: اَقْبَح، زشت تر (ین)، قَبیح تر (ین)،