معنی اقاله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(مص م.) بر هم زدن، فسخ کردن معامله با رضایت، بخشیدن، (اِمص.) گذشت. [خوانش: (اِ لِ) [ع. اقاله]]

فرهنگ عمید

(حقوق) فسخ کردن بیع، پس خواندن و برهم زدن معامله،
[قدیمی] درگذشتن از گناه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

الغا، رد، شکستن، فسخ، نسخ، نقض، اغماض، بخشیدن، گذشت

فرهنگ فارسی هوشیار

بیع را فسخ کردن

فرهنگ فارسی آزاد

اِقالَه، فسخ کردن، پس خواندن و بر هم زدن معامله،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر