معنی افیون کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

افیون کردن. [اَف ْ ک َ دَ] (مص مرکب) افیون ریختن در چیزی:
ساقی اندر قدحم باز می گلگون کرد
در می کهنه ٔ دیرینه ٔ ما افیون کرد.
حافظ (از ارمغان آصفی).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر