معنی افسوس کنان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

افسوس کنان. [اَ ک ُ] (نف مرکب، ق مرکب) در حال ریشخند کردن:
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب مست ببالین من آمد بنشست.
حافظ.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر