معنی افسق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

افسق. [اَ س َ] (ع ن تف) فاسق تر. (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

نابکارتر تردامن تر (صفت) نابکار تر فاسقتر تردامن تر.

فرهنگ فارسی آزاد

اَفْسَق، فاسق تر (ین)، نابکار تر (ین)، بدکار تر (ین)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر