معنی افست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

افست. [اُ س ِ] (انگلیسی، اِ) آفست. طریقه ٔ چاپ کردن با ماشین رتاتیو، بوسیله ٔ یک غلطک کائوچویی که از روی بخشهای رویین مرکبی عبور میکند و بدین ترتیب مرکب بکاغذ نقل می شود. (از فرهنگ فارسی معین). || نوعی چاپ. چاپ عکس.

فرهنگ معین

(اُ س ِ) [انگ.] (اِ.) = آفست: نوعی از چاپ که نوشته و عکس را بر سطح لاستیکی یک استوانه (سیلندر) گردان برمی گرداند و سپس آن را با فشار استوانه دیگر روی کاغذ چاپ می کنند. ماشین معمولی چاپ افست دارای سه استوانه است. در چاپ افست نخست آن چه را که باید چا

فرهنگ عمید

نوعی چاپ به‌وسیلۀ ماشین مخصوص که در آن ابتدا با فیلم از صفحۀ کتاب یا نقشه عکس می‌گیرند، بعد آن را روی یک صفحۀ فلزی منعکس می‌سازند و آن صفحه را با مواد شیمیایی به‌صورتی درمی‌آورند که فقط نوشته‌ها و تصاویر، مرکب چاپ را به خود بگیرد،

حل جدول

نوعی چاپ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر