معنی اعتراضات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اعتراضات. [اِ ت ِ] (ع اِ) ج ِ اعتراض. (ناظم الاطباء). خرده گیریها. بحث ها. ایرادها. عیب جوییها. (یادداشت های مؤلف). و رجوع به اعتراض شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: اعتراض) پرخاش ها چخش ها پتکارشان (مصدر اسم) جمع اعتراض
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.