معنی اطیار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اطیار. [اَطْ] (ع اِ) ج ِ طیر. (متن اللغه) (ناظم الاطباء). || جج ِ طائر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج ِ طائر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء):
تو خلیل وقتی ای خورشیدهش
این چهار اطیار رهزن را بکش.
مولوی.
رجوع به طَیر وطائر شود.

فرهنگ عمید

طایر

فرهنگ فارسی هوشیار

پرندگان

فرهنگ فارسی آزاد

اَطْیار، پرنده ها (مفرد: طائر)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر