معنی اشک رستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اشک رستن. [اَ رُ ت َ] (مص مرکب) اشک ریختن. گریستن:
ز چشم شمع اشک گرم روید
که آتش از پر پروانه شوید.
زلالی (از آنندراج).

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) اشک رستن از. اشک ریختن از سرازیر شدن از.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر