معنی اشکنه کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اشکنه کردن. [اِ ک َن َ / ن ِ ک َ دَ] (مص مرکب) ترید کردن. تهیه کردن اشکنه. ثرد. ثرید ساختن. خرد کردن نانی را در طعامی آبدار و خاصه در آبگوشت. و رجوع به اشکنه ساختن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) اشکنه ساختن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر