اشتهار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اشتهار. [اِ ت ِ] (ع مص) آشکارا کردن و آشکارا شدن. یقال: اشتهره فاشتهر. (منتهی الارب). لازم و متعدی است. گویند فلان را فضیلتی است که مردم آنرا شهرت داده اند. و هم گویند: فلان به فضل مشهور شده است. (از اقرب الموارد). در فارسی به معانی شهرت و ناموری و معروفیت بکار می رود.

فرهنگ معین

(مص ل.) معروف گردیدن، (اِمص.) شهرت،

فرهنگ عمید

شهرت یافتن، مشهور بودن، نامبردار شدن، ناموری،

حل جدول

نام‌آوری

نام آوری

آوازه، سرشناسی، شهرت، ناموری، معروفیت

مترادف و متضاد زبان فارسی

آوازه، سرشناسی، شهرت، صیت، معروفیت، نامبرداری، ناموری

فرهنگ فارسی هوشیار

شهرت یافتن، ناموری

فرهنگ فارسی آزاد

اِشْتِهار، شهرت یافتن، آشکار شدن، شهرت، ناموری،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری