معنی اسکندر روزافزون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اسکندر روزافزون. [اِ ک َ دَ رِ رو اَ] (اِخ) نوکر سید غیاث الدین و سپس سید مرتضی. والی ساری او را تربیت کرد و زمام امور ملک و مال را در قبضه ٔاختیار او نهاد. پسر او بهرام نیز در دستگاه سید محمد والی ساری بود. (حبیب السیر جزء 2 از ج 3 ص 111).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر