معنی استفاع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

استفاع. [اِ ت ِ] (ع مص) تیره شدن هوا که به برخاستن باد و گرد و مانند آن ماند. (منتهی الارب). || برگردیدن گونه از ترس و مانند آن. برگردیدن رنگ از ترس و مانند آن: اُستفعلونه (مجهولاً)، برگردید گونه ٔ او از ترس. (منتهی الارب). || تهبج. برآماسیدن. (منتهی الارب).

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ برانگیختگی، تاسه مندی، لاغری، دگر رنگی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر