معنی استزلال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

استزلال. [اِ ت ِ] (ع مص) بلغزیدن خواستن. (تاج المصادر بیهقی). لغزانیدن خواستن. لخشانیدن خواستن. (مجمل اللغه). || بلغزانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). لغزانیدن. (منتهی الارب). بر لغزش داشتن. قوله تعالی: اِستزلهم الشیطان. (قرآن 155/3). || بر گناه داشتن. (تاج المصادر بیهقی). || بلغزیدن. (زوزنی).

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ لغزیدن، لغزیدن خواستن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر