معنی ازعب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ازعب. [اَ ع َ] (ع ص) ناکس کوتاه بالا و زشت هیأت فربه. (منتهی الارب). ستبر.

فرهنگ فارسی هوشیار

ناکس خپله (خپله کوتاه و فربه) درشت اندام

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر