معنی ازجی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ازجی. [اَ جا] (ع ن تف) نعت تفضیلی از زَجو. نافذتر. رساتر: هو ازجی به منه، او نافذتر و رساتر است بدو از وی.

ازجی. [اَ زَ] (ص نسبی) منسوب به اَزَج، محله ای بزرگ در بغداد و جماعتی از علماء و زهاد و صلحا بدانجا منسوبند. (انساب سمعانی). و رجوع به ازج شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر