معنی ارسی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ارسی. [اُ رُ] (ص نسبی) روسی. اهل روسیه. از روسیه: قند اُرُسی. || (اِ) کفش. پاپوش. چَموش. قسمی کفش پاشنه دار. نوعی از کفش که از چرم دوزند. || قسمی در که عمودی باز شود. قسمی در که گشودن و بستن آن به بربردن و فرودآوردن است برخلاف درهای عادی که بیک سوی بدو سوی یمین و شمال باز و فراز شود. در که وقت گشادن بسوی بالا کشند و گاه بستن فرودآرند. دری از اطاق که درگاه آن رو بصحن باشد و دارای چارچوبی بود که این در در جوف آن حرکت کرده بالا و پائین رود.

ارسی. [اَ سا] (ع ن تف) نعت تفضیلی از رَسو. استوارتر. ثابت تر.
- امثال:
ارسی من رصاصه، الرسو الثبوت یریدون به الثقل. (مجمعالأمثال).

فرهنگ معین

قسمی کفش پاشنه دار، نوعی در یا پنجره مشبک که رو به حیاط باز می شود. [خوانش: (اُ رُ) (اِمر.)]

فرهنگ عمید

مربوط به روسیه،
تهیه‌شده در روسیه، روسی،
(اسم) نوعی کفش پاشنه‌دار مردانه یا زنانه،
(اسم) نوعی در یا پنجره با شیشه‌های مشبک رنگی که رو به حیاط باز می‌شد،

حل جدول

کفش قدیمی

گویش مازندرانی

کفش پاشنه دار چرمی

نوعی پنجره از چوب درخت ارس که به صورت عمودی و از پایین به...

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت اسم) روسی اهل روسیه از مردم روسیه، کفش پاپوش قسمی کفش پاشنه دار نوعی کفش که از چرم دوزند، نوعی در قدیمی که دارای چهار چوب مخصوص بوده و آن در داخل چهار چوب حرکت میکرد و با پایین و با رفتن باز و بسته میشد قسمی در برای اطاق که عمودی باز و بسته میشود، گاه از باب تسمیه کل باسم جز ء اطاقی را که دارای چنین درهایی است (ارسی) نامند. یا قند ارسی. قند روسی نوعی قند که از روسیه میاورند. روسی کفش کفش پاشنه دار (گویش گیلکی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر