معنی اداری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اداری. [اِ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اداره. || عضو اداره.

فرهنگ معین

منسوب به اداره، وابسته به اداره، آن که در اداره کار کند. [خوانش: (اِ) [ع - فا.] (ص نسب.)]

فرهنگ عمید

مربوط به اداره: میز اداری،
کارمند اداره،
ویژگی کاری که در اداره انجام می‌شود: جریان اداری،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اوارى

مترادف و متضاد زبان فارسی

حقوق‌بگیر، کارمند، مستخدم، سازمانی

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) منسوب به اداره وابسته به اداره: کارهای اداری، عضو اداره آنکه در اداره کار میکند کارمند اداره یا امور اداری. قسمتی از امور عمومی است که مربوط به اداره نمودن افراد مردم و اجرا ء روز مره قوانین است و نشانه آن ارتباط دایم ما ء موران دولت با مردم می باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر