معنی اداره کردن و چرخاندن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

به حرکت درآوردن، به دور خود گرداندن، وادار به چرخیدن کردن، چرخانیدن، چرخ دادن، به جریان‌انداختن، کنترل کردن، مهار کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر