معنی احمتا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

احمتا. [؟ م َت ْ تا] (اِخ) همدان. شهری در ایالت ماد. هنگامی که یهودیان گفتند که کوروش فرمانی بر مضمون آنکه آنها را اجازت برای بنای هیکل داده بود دشمنانشان برای تحقیق ببابل فرستاده شدند تادر صحت مسئله تحقیقات بعمل آرند داریوش فرمان داد تحقیقات کنند اداره ٔ ضبط مراسلات که خزینه هم در آنجا بود اولین جائی بود که در تحت تفتیش درآمد ولی عبث وبیفایده بود. دنباله ٔ تحقیقات و کاوشها کشیده شد تاآنکه فرمان را در اکماتاء شهری که در ایالت ماد بوددر قصر یافتند (عزراء باب 5:6 الی 6:2). شکی نیست که ایرانی و پای تخت ماد و خزینه ٔ نقود اکماتا همان اکباتان محل ییلاقی پادشاهان بود. (قاموس کتاب مقدس).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر