معنی اجود در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اجود. [اَ وَ] (ع ن تف) بهتر. نیکوتر. بهترین. نیکوترین:
سال امسال تو ز پار اجود
روز امروز تو ز دی اطیب.
فرخی.
و تلک الألحان الطیب لأن ّ تلک الأجسام احسن ترکیباً و اجود هنداما. (رسائل اخوان الصفاء). || جوادتر. بخشنده تر. جوانمردتر.
- اجودالعرب، لقب طلحهبن عبیداﷲبن خلف بن أسعد الخزاعی است.
- امثال:
اجود من حاتم، جوانمردتر از حاتم.
اجود من کعب بن مامه الایادی.
اجود من لافظه؛ بخشنده تر از دریا.
اجود من هرم، بخشنده تر از هرم بن سنان. (مجمع الأمثال میدانی).

فرهنگ معین

بهتر، نیکوتر، بخشنده تر، جوادتر. [خوانش: (اَ وَ) [ع.] (ص تف.)]

فرهنگ عمید

نیکوتر، خوب‌تر،
بخشنده‌تر، جوانمردتر،

فرهنگ فارسی هوشیار

بهتر، نیکوتر، بهترین

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر