معنی اجمل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اجمل. [اَ م َ] (ع ن تف) جمیل تر. احسن. خوبتر. زیباتر. نیکوتر.
- امثال:
اجمل من ذی العمامه. (مجمع الأمثال میدانی).

فرهنگ عمید

جمیل‌تر، زیباتر، نیکوتر، بهتر،

فرهنگ فارسی هوشیار

نیکوتروخوشگل تر

فرهنگ فارسی آزاد

اَجْمَل، زیبا تر (ین)، نیکوتر (ین)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر