معنی اجدابیة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اجدابیه. [اَ بی ی َ] (اِخ) شهری است به افریقیه (دمشقی)، بین برقه و طرابلس غرب و بین آن و زویله در حدود یکماهه راه است. (به قول ابن حوقل). ابوعبید البکری گفته است که زمین آن هموار و آبش گوارا و دارای چشمه ٔ عذب و بستانهای لطیف ونخلستان بسیار است و از درختان جز اراک در آنجا یافت نشود و در آن جامعی است نیکوبنا که ابوالقاسم قائم بن عبیداﷲ المهدی ساخته و آن را صومعه ای هشت گوش نیکوکرده است و گرمابه ها و مهمانسراها و بازارهای پرجمعیت دارد. و از آنجاست ابراهیم بن اسماعیل بن احمدبن عبداﷲ طرابلسی. (معجم البلدان). مؤلف قاموس الأعلام گوید: قصبه ای است در طرف غربی برقه، یعنی بنغازی، در شمال غربی قصبه ٔ اوجله و او را در ساحل بندر و قلعه ای است و در آن اشجار و نخل بسیار است و آبی گوارا داردو مسجد بزرگی در زمان ملوک فاطمی، قائم بن مهدی بدان جا بنا کرده است و صومعه ای نیز بدان جاست هشت گوش و امروز خرابست. ابن اجدابی منسوب بهمین اجدابیّه است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر