معنی اجاق کور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اجاق کور. [اُ] (ص مرکب) که فرزند ندارد. بلاعقب. بی خَلف. عقیم. توسعاً، عاقر.

فرهنگ معین

[تر - فا.] (ص مر.) (عا.) کسی که نمی تواند فرزند داشته باشد، نازا، عقیم.

فرهنگ عمید

کسی که بچه‌دار نمی‌شود، بی‌فرزند،

حل جدول

کنایه از نازا و عقیم

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنکه فرزند ندارد. بلاعقب بی خلف، (توسعا) نازا عقیم.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر