معنی اتنان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اتنان. [اِ] (ع مص) دور شدن. (منتهی الارب). || زادخواست گردانیدن. مانع بالیدگی شدن: اَتن ّ المرض ُ الصبی،زادخواست گردانید کودک را، یعنی کلان نمی گردد. (منتهی الارب). || لاغر گردانیدن بیماری کسی را.
اتنان. [اَ] (ع اِ) ج ِ تِن ّ. همتایان و حریفان و همزادان.
اتنان. [اَ ت َ] (ع مص) گام نزدیک نهادن. (منتهی الارب). گام خُرد نهادن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.