معنی اتقا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
پرهیز کردن، حذر کردن، خویش را نگهداشتن، پرهیزکاری،
مترادف و متضاد زبان فارسی
پارسایی، پرهیز، پرهیزکاری، تقوا، خویشتنداری، عفت، کفنفس، ورع
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) پرهیزیدن پرهیز کردن، ترسیدن حذر گرفتن حذر کردن، خویشتن را نگاه داشتن، (اسم) پرهیز پرهیزکاری ورع.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.