معنی ابیو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابیو. [اَ وْ] (ص) آبی. نیلگون. کبود. ازرق. آسمانگون. آسمان جون:
نساء شام پس پرده های چرخ شدند
لوای روز چو برزد سر از فضای ابیو.
آذری.

فرهنگ معین

(اَ) (ص.) = آبی: نیلگون، کبود، ازرق، آسمان گون.

فرهنگ عمید

آبی‌رنگ، نیلگون، آسمانگون،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آبی نیلگون کبود ازرق آسمان گون.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر