ابوغزوان در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

ابوغزوان در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

ابوغزوان. [اَ غ َ وا] (ع اِ مرکب) گربه. (قاضی محمد دهار).

ابوغزوان. [اَ غ َ وا] (اِخ) القرشی. او راست: رساله فی العفو.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر