معنی ابوخزامه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابوخزامه. [اَ خ ُ م َ] (اِخ) محدث است.

ابوخزامه. [اَ خ ُ م َ] (اِخ) ابن خزیمه یا ابن ابی خزامه. شیخ زهری است.

ابوخزامه. [اَ خ ُ م َ] (اِخ) رفاعهبن عرابه یا عراده عذری. صحابی است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر