معنی ابن کیزانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ابن کیزانی. [اِ ن ُ] (اِخ) ابوعبداﷲ محمدبن ابراهیم بن ثابت مصری. شاعر و ادیب. غالب اشعار او در طامات و زهد است. وفات به سال 562 هَ.ق.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.