معنی ابن الحاج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ابن الحاج. [اِ نُل ْ] (اِخ) چند تن بدین کنیت مذکورند و مشهورتر ابوالعباس احمدبن محمدبن احمد ازدی اشبیلی، شاگرد شلوبین ابوعلی عمربن محمد اشبیلی، ادیب و محدث. کتبی در فن خویش تألیف کرده مشهورتر از همه نقد و ایراداتی است بر مقرب. وفات به سال 501 هَ.ق. و محمدبن عبداﷲبن محمد نحوی قرطبی. رجوع به ابوالحسن محمدبن عبداﷲبن محمد... شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.