معنی ابنا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

ابن
* ابنای بشر: آدمیزادگان،
* ابنای جنس: [قدیمی] هم‌جنسان،
* ابنای روزگار (عصر، زمان، دهر): [قدیمی، مجاز] مردم هم‌عصر، مردم روزگار،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) جمع ابن پسران، اخلاف سعد بن زید مناف بن تمیم بجز دو پسرش کعب و عمرو. این قبیله در ریگزار الدهنا ء سکونت داشتند، اخلاف مهاجران ایرانی که در یمن تولد یافته اند، در دوره خلافت عباسی اخلاف نخستین طرفداران سلسله عباسی را (ابنا ء) مینامیدند که مختصر (ابنا ء الدعوه) باشد. یا ابنای انس و جن. مردمان و پریان. یا ابنای بشر. آدمی زاد گان. یا ابنای جنس. هم جنسان. یا ابنای جهن. انسان و حیوان و نبات. یا ابنای درزه. مردمان فرو مایه و دون. یا ابنای دهر. ابنا ء (ی) روزگار یا ابنای روزگار. مردم عالم، مردمان همزاد و هم عصر. یا ابنای زمان. مردم روزگار اهل روزگار خلق، مردمان هم زاد و هم عصر. یا ابنا ء (ی) سبیل. جمع: ابن سبیل راهگذاران مردم کاروانی که در زاد و بوم خویش توانگر بوده و اکنون در سفر بی برگ و درویش مانده اند. یاابنا ء (ی) سلطنت. پسران شاه. یا ابنا ء (ی) عصر. ابناء (ی) روزگار یا ابناء (ی) نوع. آحاد و افراد نوعی از انواع، مردمان. یا ابناء (ی) وطن. هم وطنان هم میهنان.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر