معنی ابعاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابعاد. [اِ] (ع مص) دور کردن. دور گردانیدن. || راندن. || دور رفتن.

ابعاد. [اَ] (ع اِ) ج ِ بُعد. دوریها.
- ابعاد ثلاثه، سه دوری. دوریهای سه گانه ٔ جسم و آن درازا (طول) و پهنا (عرض) و ژرفا یا ستبرا (عمق، ثِخَن) باشد.

فرهنگ معین

(اَ) [ع.] (اِ.) جِ بعد؛ دوری ها.، ~ هندسی طول، عرض و ارتفاع.

(مص م.) دور کردن، راندن، (مص ل.) دور رفتن. [خوانش: (اِ) [ع.]]

فرهنگ عمید

بُعد
* ابعاد هندسی (ثلاثه، سه‌گانه): (ریاضی) طول (درازا)، عرض (پهنا)، و عمق (ژرفا)،

دور کردن، تبعید کردن،

فرهنگ فارسی هوشیار

جمع بعد بمعنای دوری

فرهنگ فارسی آزاد

اِبْعاد، دور شدن، دور کردن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر