معنی ابروفراخی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابروفراخی. [اَ ف َ] (حامص مرکب) گشاده روئی. بشاشی. بشاشت. خوشروئی. خوش منشی. خوشخوئی. تازه روئی. خوش خلقی. شکفته روئی:
دل شه در آن مجلس تنگبار
به ابروفراخی درآمد بکار.
نظامی.

فرهنگ عمید

گشاده‌رویی، خوش‌رویی، خوش‌خویی،

حل جدول

گشاده رویی

خوش رویی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر