معنی ابراز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ابراز. [اِ] (ع مص) نمودن. پیدا کردن. بیرون آوردن. (زوزنی). بیرون کردن چیزی را. آشکار کردن. اظهار. ظاهر کردن. عرض کردن. || گشادن نامه. || زر خالص گرفتن. || عزم سفر کردن.
(اِ) [ع.] (مص م.) بروز دادن، بیرون آوردن، آشکار کردن.
ظاهر ساختن، آشکار کردن،
بیرون آوردن،
آشکاری، نشان دادن، آشکارکردن، نمایانی، نمایش
افشا، برملا، بروز، فاش، اشعار، اظهار، اعتراف، اعلام، اقرار، بیان، تقریر، عرض، آشکار ساختن، ظاهر کردن،
(متضاد) کتمان
بیرون آوردن