معنی ابتدا کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(اِ تِ. کَ دَ) [ع - فا.] (مص ل.) شروع کردن، آغاز کردن.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) آغاز کردن شروع کردن. بد ء، پیش دستی کردن سبقت گرفتن تبادر مبادرت، انشا ء.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر