معنی ابال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابال. [اَب ْ با] (ع ص) راعی ابل. ساربان. اشتربان. شترچران.

ابال. [اُب ْ با] (ع ص، اِ) ج ِ آبِل، به معنی استاد و دانا بچرانیدن شتر. || اشتری که به گیاه تر کفایت کند از آب.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

شبان، شترچران، شتردار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر