معنی آیین پرستی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
آیین پرستی. [پ َ رَ] (حامص مرکب) خدمت با فروتنی. (برهان):
به درگاه خسرو خرامش کنیم
به آیین پرستیش رامش کنیم.
فردوسی (از بعض فرهنگها).
فرهنگ فارسی هوشیار
عمل آیین پرست طرفداری آیین و رسم، خدمت با فروتنی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.