معنی آینه زدا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آینه زدا. [ی ِ ن َ / ن ِ زَ / زِ / زُ] آینه زدای. صیقل. (زمخشری). صاقل. روشنگر. پرداخت کننده ٔ آینه. آینه افروز. صقّال. آنکه آینه روشن کند.

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم صفت) آنکه آیینه را روشن کند صیقل آیینه افروز.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر