معنی آژخ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آژخ. [ژَ] (اِ) رجوع به آزخ شود.
(ژَ) (اِ.) آزخ.
آزخ
گلمژه
آزخ، زگیل
(اسم) برآمدگی کوچک گوشتین برنگ پوست و سفت و سخت و غیرحساس که بر دستها و پاها و روی و اعضاافتد زگیل بالو واژو ثو ء لول.