معنی آهودل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آهودل. [دِ] (ص مرکب) ترسنده. شتردل. اشتردل. گاودل. بزدل.مرغ دل. کلنگ دل. بَددِل. غردِل. کبک زهره. گاوزهره.

فرهنگ معین

(دِ) (ص مر.) ترسو، بزدل.

فرهنگ عمید

ترسو، بددل، بزدل،

فرهنگ فارسی هوشیار

ترسنده، بزدل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر