معنی آهن ربا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آهن ربا. [هََ رُ] (نف مرکب، اِ مرکب) سنگی است که بطبع آهن و فولاد را بخود کشد و جذب کند. آهن کش. مغناطیس. مغنطیس. مغنیاطیس. حجر مغناطیسی. و آن بر دو گونه است، طبیعی که اکسیدآهن مغناطیسی است، و مصنوعی که از قرار دادن آهن یا فولاد در معرض جریان الکتریک به دست آید. فولاد خاصیت مغناطیسی دائمی پیدا میکند و آهن خالص موقتاً دارای این خاصیت میگردد. آهن ربا دارای دو قطب است، شمالی و جنوبی و برای ساختن قطب نما ونیز معالجات طبی بکار است. و در کتب قدیمه گویند که چون آهن ربا را به آب سیر و خیوی روزه دار و خون گوسفند ماده آلایند، خاصیت جذب آن باطل گردد:
که گر سیر بر سنگ آهن ربای
بمالی نیاهنجد آهن ز جای.
اسدی.

فرهنگ معین

هر جسمی که آهن، فولاد، و نیکل را به طرف خود جذب کند، ی القایی جسمی که در اثر مجاورت با آهن ربا خاصیت آهن ربایی پیدا کند.، ~ی الکتریکی (برقی) میله آهنی که سیم روپوش داری را چندین بار دور آن پیچیده باشند و همین که جریان ب [خوانش: (~. رُ) (اِفا. اِمر.)]

فرهنگ عمید

جسمی که آهن و بعضی فلزات را به سوی خود جذب کند،
* آهن‌ربای الکتریکی: قطعۀ آهن یا فولادی که به سبب عبور الکتریسیته، خاصیت مغناطیسی پیدا می‌کند،

حل جدول

مغناطیس

مگنت

فرهنگ فارسی هوشیار

سنگی که بطبع آهن وفولاد را به خودکشد وجذب کند

پیشنهادات کاربران

بیجاده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر